به گزارش راهبرد معاصر؛ بیانیه دفتر نظارت بر داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک)، از اعمال تحریمهای جدید ضدتروریستی خبر داده و نام ۲۰ نهاد، بانک و شرکت سرمایهگذاری ایرانی به شرح ذیل آمده است: شرکت سرمایهگذاری اندیشه مهرآوران، گروه بهمن، شرکت تولید زینک بندرعباس، بانک ملت، بنیاد تعاون بسیج، شرکت کالسیمین، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، شرکت تراکتورسازی ایران، شرکت توسعه معادن زینک ایران، بانک مهر اقتصاد، گروه مالی مهر اقتصاد، شرکت سرمایهگذاری نگین ساحل رویال، بانک پارسیان، شرکت کاتالیست شیمیایی پارسیان، شرکت ذوب زینک قشم، بانک سینا، شرکت سرمایهگذاری طبیعتگردان آتیه ایرانیان، شرکت سرمایهگذاری تکتار، شرکت مهندسی تکنوتار، شرکت اسیدسازی زنجان.
تحریم با هدف بازگشت التهابات
بازی تکراری آمریکاییها برای بر هم زدن زمین بازی؛ همان طور که پیش بینی میشد، به محض آنکه شرایط روانی و افکار عمومی به سمت آرامش و کاهش حساسیت به تحریمها رفت، آمریکا دست به کار شد تا از بار واکنشهای هیجانی کاسته نشود. تحریمهای شب گذشته آنها، در همین راستا بود و از نظر اقتصادی هیچ ارزشی نداشتند.
در شرایطی که آمریکا همه صنایع و بخشهای اصلی و استراتژیک اقتصاد ایران، از جمله مبادلات بانکی، صنایع سنگین، خودروسازی، کشتیرانی، بیمه و... را تحریم کرده است، عملا اعمال تحریمهای جدید شبیه شوخی است. آنها با تغییر ادبیات و کلمات، تحریمهای پیشین را تکرار میکنند.
دقیقا همان گونه که استراتژیست پیشین تحریمهای آمریکا علیه ایران میگوید، آمریکا با القای شوکهای مصنوعی، از سازگاری اقتصاد ایران با تحریم جلوگیری میکند. در واقع از سازگاری روانی اقتصاد با شرایط تحریمی جلوگیری میشود و الا در واقعیت، مدت کوتاهی برای یافتن روشهای جدید فعالیت و بازگشت به شرایط روتین و عادی نیاز است. آمریکاییها در تمام طول زمان تحریم، نگران بودند که اقتصاد ایران به سمت اصلاح ساختاری پیش نرود که پایه اول آن سازگاری با شرایط تحریمی است.
در دور جدید تحریمهای پسابرجامی، به چند دلیل، زمان سازگاری اقتصاد با شرایط کوتاهتر شد و شرایط در زمان کوتاهتری، در حدود 5 ماه به حالت عادی بازگشت. دلیل نخست تجربه تحریمهای گذشته است. در سال 90 عدهای در داخل و عدهای در خارج میگفتند اقتصاد ایران در آستانه سقوط است و به زودی فرو میپاشد. یک سال بعد با وجود تمام تحریمهای آمریکا و اروپا اقتصاد ایران روند بازگشت را از سر گرفت و در سال 92 به ثبات رسید. بررسی پژوهشگران نشان میدهد به محض آنکه فعالان اقتصادی شرایط اقتصادی را پذیرفتند، به یافتن راههای متناسب با آن اقدام کردند و از همان زمان اقتصاد ایران فرآیند سازگاری خود را آغاز کرد. در همان شرایط بود که کارشناسان آمریکایی سیگنالهای شکست را دریافت کردند و به مذاکرات چراغ سبز نشان دادند. در دور جدید تحریمها باعث شد تا دوره دوساله سازگاری با شرایطی تحریمی به 5 ماه کاهش یابد. لذا آنها نیز سریعتر دست به کار شدند و پیش از آغاز دور دوم تحریمها در 13 آبان، موارد دیگری را نیز اعلام کردند. با این هدف که به صاحبان سرمایه در ایران و خارج از ایران القا شود این تحریمها با گذشته فرق دارد و اگر قبلا از دام تحریم گریختند، این بار در دام خواهند افتاد و جریمه و متضرر میشوند.
دلیل دیگر سرعت سازگاری با تحریم پسابرجامی، تنهایی آمریکا در تحریمها و همراهی بیشتر کشورهای دیگر با ایران است. چین، روسیه، هند، اتحادیه اروپا و بسیاری کشورهای دیگر از برجام حمایت کردهاند و با تحریمهای آمریکا مخالفت کردهاند. اگر چه شرکتهای بزرگ به علت تراز بالای تجاری با آمریکا از بازار ایران خارج میشوند، اما هزاران شرکت متوسط و کوچک وجود دارد که نیازهای ایران از طریق آنها تامین خواهد شد و به دلیل عدم ارتباط با آمریکا، اِبایی از گسترش ارتباط با ایران ندارند. عوامل دیگر از جمله رفع و کاهش برخی نقاط ضعف و آسیب پذیر طی سالیان گذشته مانند وابستگی به شبکه بانکی غربی برای تمام فعالیتها نیز در این پروسه سهیم بودند.
جنگ روانی آخرین حربه دشمن
این موارد نشان میدهد در ماههای پیش رو آمریکا نیاز به شوکهای بیشتری برای به هم ریختن اقتصاد ایران دارد و قابل پیشبینی است که با فواصل کوتاه تحریمهای به اصطلاح جدید وضع شوند و در کنار آن مقامات ایران تهدید خواهند شد، در منطقه اقدامات نمایشی خواهند کرد، خطر جنگ را جدی نشان خواهند داد و حتی تهدید علنی خواهند کرد اما هیچ اتفاقی نمیافتد. برای خنثی شدن دسیسههای آنها باید بدانیم و به خوبی اطلاع رسانی کنیم که تمام این بازیها برای بر هم زدن آرامش روانی و سازگاری با تحریم است و به اذعان استراتژیستهای خودشان، هیچ مقابله و جنگی در کار نخواهد بود.
هر چند در کشور اقدام متقابل علیه جنگ روانی آمریکا آغاز شده اما کافی نیست. باید زمان و توان بیشتری صرف این مساله مهم کرد که در صورت پیروزی در آن جنگ اقتصادی را نیز از آمریکاییها بردهایم. بازنمایی گذشته، چه تجربیات خودمان، چه کشورهای تحریم شده دیگر، بهترین شیوه برای نمایش پشت پرده جنگ روانی، و بیاثر شدن تحریم در صورت خنثی سازی جنگ روانی آمریکا است. نمایش دقیق آنکه چگونه در گذشته طی سالهای 89 تا 91 به دلیل رفتارهای هیجانی مردم تحت تاثیر جنگ روانی غرب، اقتصاد ما متلاطم بود اما به محض پذیرش تحریم و آگاهی به امکان دور زدن تحریم، آرامش به اقتصاد بازگشت و با وجود ادامه محدودیتهای حداکثری، دیگر کالایی کم نمیشد و خبری از نوسان قیمتها نبود.
باید صادقانه و واقع بینانه به مردم گفته شود که تحریم، در ابتدا با بستن برخی شیوههای سنتی، محدودیتها و هزینههایی ایجاد میکند اما با ایجاد راههای جایگزین، بی اثر میشوند و اینکه این راههای جایگزین کی فعال شوند دقیقا به رویکرد و نگاه دولت و فعالان اقتصادی و مردم بستگی دارد. اگر منتظر یک روز خوب بمانند، آن روز هیچ وقت نخواهد رسید اما اگر بپذیرند ما در جنگ اقتصادی با دشمن خارجی مواجهیم و امروز شیوههای معمول تجارت جواب نمیدهند، درهای جدید گشوده میشوند.